راننده اسنپی که سبب خیر شد !
- ۰۲/۰۱/۲۸ ، ۱۷:۲۶ ب.ظ
- روزنوشت,
- ۷۶۷ بازدید
تو این یک سال اخیر زندگیم کاملا به این اعتقادم رسیدم که هیچ اتفاقی، دیداری و حتی مکالمه ایی بی دلیل نیست و میتونه برای آدمیزاد یه درس بزرگ یا اتفاق کوچیکی رو رقم بزنه. داشتم با اسنپ از جایی برمیگشتم که راننده سر صحبت رو با احوال پرسی و صحبت از شغل و ... من باز کرد. حدود یک ساعتی رو با هم همسفر بودیم و از همه جا، سیاست تا اقتصاد صحبت کردیم. آدم خیلی جالب و پری بود و تو همه مسایل دیدگاههای منطقی داشت. وقتی صحبت رسید به داستان متاهلی و ازم پرسید که ازدواج کردم یا نه و من خیر دادم شروع کرد از مسایل عاطفی و داستانش گفتن. میگفت با همسرش مشکلات زیادی رو داشتن و از دوتا خانواده کاملا متفاوت بودن. خانوم از خانوادهایی امروزی و آقا از خانوادهایی سنتی و مذهبی که همین موضوع باعث خیلی اختلافات و بحثها شده بود. سرتون رو در نیارم آخر صحبتهاش رسید به معرفی یه کتاب به اسم "عشق هرگز کافی نیست" نوشته "آرون تیبک" که نجات بخش زندگیشون بود. اینقدر از این کتاب تعریف کرد که ترغیب شدم برم بخرمش و شروع کنم به خوندنش.
وقتی از ماشین پیاده شدم یه تشکر گرم ازش کردم و بهش گفتم: شاید شما باید امشب با من همسفر میشدی و راجع به چیزهایی با من صحبت میکردی که دوست داشتم بشنوم! ممنونم و تا عمر دارم این سفر رو فراموش نمیکنم. بعد از صحبتم رفت و چند متر دور نشده برگشت و گفت خیلی وقت بود نتونسته بودم با کسی حرف بزنم و احساس سبکی میکنم! کاش این سفر رو مهمون من شدی و هزینهایی رو پرداخت نمیکردی! بهش گفتم پول مهم نیست به فال نیک بگیرش ..
شب عجیبی بود! تو شکرگزاریم از خدا تشکر کردم بابت قرار دادن این آدم تو مسیرم، از همصحبت شدن باهاش و کتابی که بهم معرفی کرد. ترغیب شدم زودتر تهیهاش کنم و شروع کنم به خوندنش ..
کمی تامل قبل از انجام کار !
- ۰۲/۰۱/۲۱ ، ۱۶:۲۵ ب.ظ
- تجربیات کاری,
- ۷۷۵ بازدید
یه دوستی میگفت اگر قبل از انجام یه کاری از خودت دوتا سوال " تا کی قراره انجامش بدم؟ " و " خوب آخرش که چی؟ " رو بپرسیم از نصف اشتباهاتمون جلوگیری کردیم! چقدر مختصر و مفید بود! حالا من میگم اگر به کارما هم اعتقاد داشته باشیم و این جمله " هر عمل من، عکس العملی داره " رو هم به سوالات بالا اضافه کنیم میتونیم اشتباهات رو به صفر برسونیم! خیلی سخت نیست کافیه یکم تمرین کنیم و این تمرین نیاز به روز شنبه برای شروع نداره، همین الان وقتشه!
به پایان آمد این نوروز ..
- ۰۲/۰۱/۱۴ ، ۱۸:۲۲ ب.ظ
- روزنوشت,
- ۸۱۱ بازدید
نوروز امسال هم مثل روزهای دیگه مثل برق و باد گذشت. هر چقدر تو عید سعی کردم بشینم پشت لب تاپ و بنویسم تبلی اجازه نداد! امثال برخلاف سالهای دیگه نصف عید رو تو خونه خوابیده بودم و درگیر کرونا بودم و نصف دیگه رو رفتم اصفهان. سفر به اصفهان برخلاف کودکی که هیچوقت این شهر رو دوست نداشتم و دلیلش رو هم نمیدونم برام خیلی جذاب بود. تو چهار روز اقامتم تمیزی و سرزندگی این شهر حس خوبی بهم میداد و بهترین خاطره سفرم سفر به کلیسا و موزه وانک بود.
امروز اولین روزکاری بعد از نوروز بود و همگی خواب آلود و خسته سرکار حاضر شدیم. من که صبح آدرس شرکت رو هم یادم نمیومد! الان هم که مشغول نوشتن هستم دوست دارم سریع برگردم خونه و بخوابم :))
بگذریم! از امروز به طور جدی وارد سال 1402 شدیم و امیدوارم شما هم مثل من اهداف امسالتون رو تعیین کرده باشید و یک سال پر از موفقیت رو پیش رو داشته باشید. بریم یکم بنویسیم تا اینجا ثبت بمونه و آخر سال بیایم تیک همه هدفهارو بزنیم ..
اهداف کاری امسال من :
رسوندن درآمد خالص شرکت به ماهی 300 میلیون تومان
گسترش شرکت و رسوندن پروژههای ثابت کاریم به 12 پروژه در ماه
رشد و ارتقاع دانش کارمندان و ایجاد انگیزه بیشتر برای وفاداری
اهداف شخصی امسال من :
شروع مجدد ورزش
مطالعه روزی 15 صفحه کتاب
تماشای هفتهایی حداقل یک فیلم یا سه قسمت سریال مفید
بهبود روابط اجتماعی و دایره دوستان تاثیرگذار
کم کردن ساعت کاری و توجه بیشتر به خانواده
ثبت نام در یک دوره آموزشی
مطالعه مجدد زبان انگلیسی
شکرگزاری و تخلیه بار منفی و دوری از آدمهای منفی
اینها فقط بخش کوچیکی از اهداف من تو سال 1402 هست و نسخه کامل رو تو تقویمم یادداشت کردم و چون از حوصله خارج بود به همینها اکتفا کردم. از این سبک نوشتن الگو بگیرید و برای خودتون هدف تعیین کنید. هدفهارو یک مقداری دست بالا بگیرید تا به نزدیکش برسید و فراموش نکنید اگر امسالتون مثل پارسال باشه بازنده اول و آخر شما هستید!
راستی، شما از هدفهاتون برام بنویسید ..
مسعــودکوثــری هستم
طبیب ، مشاور کسب و کار و تبلیغات ، ایده پرداز
موضوعات
بایگانی
مطالب گذشته
- ۱۴۰۲، سالی که نکو نبود!
- صرفا لب و دهن نباشیم !
- صابر از کنار ما پرکشید ..
- تجریه اشتباه من از مصرف قرص اعصاب!
- نفرین به جنگ !
- چشمهاش، چشمهاش و چشمهاش ..
- درسهایی که از توماس شلبی گرفتم!
- شهریور و نگرانیهای پیش رو ..
- کاش دستم میرسید به خوشحالیش ..
- علاقههای ما از کجا اومدن ؟!
- امان از انسان مذهبی از نوع جاهل !
- کهن الگوها یا آرکتایپ در روانشناسی یونگ
- به بهانه سی و چندمین زادروزم ..
- نسخه جمعی روانشناسان محترم !
- بوسه بر چشم هایت میزنم مادر ...
Mahan گفتــه :
شماچرا دچار ضعف اعصاب شدید؟ مگه ...𝐿𝑎𝑑𝑦 ^^ گفتــه :
عجیبه الان فهمیدم.. 2 سال بعد از ...Mahan گفتــه :
پس راست میگن تواین دنیا از هر یک نفر ۷ تا شبیه اش هست 😊Mahan گفتــه :
اینستا alikowsariii 🤔Mahan گفتــه :
علی کوثری !خیلی شبیه شماست 😳Mahan گفتــه :
مرسی پیج که نگذاشتید شما یک ...Mahan گفتــه :
میشه ادرس پیج دلنوشته هاتون ...Raha گفتــه :
همیشه ۱۵ صفحه کتاب منو یاد شما ...Mona گفتــه :
تنتون سلامت امیدوارم به ...Victorqsb گفتــه :
****** **** ********* *** ***** ...