حال دلی که دیگر خوب نیست..
- ۰۱/۰۴/۰۱ ، ۱۵:۴۷ ب.ظ
- روزنوشت,
- ۱۰۴۵ بازدید
وقتی غصه ها بی دلیل سراغم میان دوست دارم همه چیزو ولی کنم برم بالای یه کوهی بشینم که فقط صدای باد میاد. اینقدر اونجا بشینم تا هوا تاریک بشه و باز همونجا بمونم. نمیدونم چرا واقعا زندگی یه وقتایی یه اتفاقاتی رو برات رقم میزنه که با هر امیدواری که به دلت میدی بازم باهات راه نمیاد و مثل یه قایق شکسته ایی میشی که دریا به هر سمت و سویی میبردش و فقط امیدواری یک روزی برسی به ساحل..
امروز اصلا دوست نداشتم بیام سرکار، دلم میخواست ول کنم و برم. ماشین رو روشن کنم و فقط برم، تو گرما برم، سر ظهر برم، تو خرابترین جاده برم، بدون بنزین برم ولی فقط برم. نمیدونم چرا یه چند وقتیه حال دلم خوب نیست! شما نمیدونید چر بعضی وقتا دل آدم بیخودی بهونه میگیره؟
تا الان [ ۷ ] نفر برای این نوشته من اظهار نظر کردن ..
حال همهی کائنات، به صورت دورهای خوب و بد میشه. پریود شدهاید.
آره بعضی وقتا زندگی حالمونو میگیره
ولی شاید این دلیلی باشه تا بتونیم وسط این هیاهو بریم یه گوشه بشینیم و با خودمون خلوت کنیم
هرآنچه نیک است، نصیب حال دلت
خب همین غصهها هم که نباشن زندگی خیلی یکنواخت میشه
فقط خوبیش اینه که میگذره:)
من شخصا احساس خوشی خالص رو فراموش کردم.
همیشه حتی تو لحظههایی که طعم خوشی غالبه، باز مزهی غم، ترس، خالی بودن، دلتنگی یا هر چیزی که مقابل خوشیه زیر زبونم هست.
ولی کنار اومدم. پذیرفتم همینه که هست. شاید بعد از مرگ رها بشیم. شاید نه. تلاشم اینه دست کم مزهی غالب اون حال خوش باشه، اون دلآرومی...ولی گاهی نمیشه دیگه.
حال الان منم اینه یه وقتایی حتی خرید هم دیگه حالمو خوب نمیکنه 😒😒همون میشه که گفتیدوقتی بیشترازسنت بفهمی یعنی برا حال خوب خیلی جنگیدی !
مسعــودکوثــری هستم
طبیب ، مشاور کسب و کار و تبلیغات ، ایده پرداز
موضوعات
بایگانی
مطالب گذشته
- ۱۴۰۲، سالی که نکو نبود!
- صرفا لب و دهن نباشیم !
- صابر از کنار ما پرکشید ..
- تجریه اشتباه من از مصرف قرص اعصاب!
- نفرین به جنگ !
- چشمهاش، چشمهاش و چشمهاش ..
- درسهایی که از توماس شلبی گرفتم!
- شهریور و نگرانیهای پیش رو ..
- کاش دستم میرسید به خوشحالیش ..
- علاقههای ما از کجا اومدن ؟!
- امان از انسان مذهبی از نوع جاهل !
- کهن الگوها یا آرکتایپ در روانشناسی یونگ
- به بهانه سی و چندمین زادروزم ..
- نسخه جمعی روانشناسان محترم !
- بوسه بر چشم هایت میزنم مادر ...
آخرین نظرات شما
-
Mahan گفتــه :
شماچرا دچار ضعف اعصاب شدید؟ مگه ... -
𝐿𝑎𝑑𝑦 ^^ گفتــه :
عجیبه الان فهمیدم.. 2 سال بعد از ... -
Mahan گفتــه :
پس راست میگن تواین دنیا از هر یک نفر ۷ تا شبیه اش هست 😊 -
Mahan گفتــه :
اینستا alikowsariii 🤔 -
Mahan گفتــه :
علی کوثری !خیلی شبیه شماست 😳 -
Mahan گفتــه :
مرسی پیج که نگذاشتید شما یک ... -
Mahan گفتــه :
میشه ادرس پیج دلنوشته هاتون ... -
Raha گفتــه :
همیشه ۱۵ صفحه کتاب منو یاد شما ... -
Mona گفتــه :
تنتون سلامت امیدوارم به ... -
Victorqsb گفتــه :
****** **** ********* *** ***** ...
همین رو دیروز توی توییتر پرسیدم.
به جز تغییرات هورمونی:)) یه جواب داده بودن که به نظرم قابل تامل بود.
گفتن احساسات سرکوبشدهای هستن که سر وقتش بهشون پاسخ ندادیم یا برونریزی نکردیم و یهو به ما غلبه میکنن.